English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6354 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
external security U امنیت خارجی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
positive externalities U صرفه جوئیهای خارجی عوارض خارجی مثبت پی امدهای خارجی مثبت
exterior angle U زاویهء خارجی کثیرالاضلاع زوایای خارجی حاصله ازتقاطع یک خط بادوخط موازی
impurity U جزء تشکیل دهنده خارجی ناخالصی ماده خارجی
external symbol dictionary U فهرست علائم خارجی فرهنگ لغات نمادهای خارجی
outwork U استحکامات خارجی دژ سنگرهای خارجی
foreign exchange U پول خارجی ارز خارجی
wilson U پرش از لبه خارجی یک اسکیت و چرخش کامل در هوا وبازگشت روی لبه خارجی اسکیت دیگر
external diseconomies U عوامل زیان اور خارجی عوامل نامطلوب خارجی
safety U امنیت
peacefulness U امنیت
security U امنیت
security force U اداره امنیت
buffer distance U حاشیه امنیت
security service U اداره امنیت
security U اداره امنیت
data security U امنیت داده ها
security council U شورای امنیت
physical security U امنیت فیزیکی
computer security U امنیت کامپیوتر
buffer distance U محوطه امنیت
safety fork U دوشاخه امنیت
national security U امنیت ملی
safety U امنیت محفوفیت
internal security U امنیت داخلی
job security U امنیت شغلی
angle of safety U زاویه امنیت
pacific security pact U پیمان امنیت پاسفیک
healt and safety commision U کمیسیون سلامت و امنیت
area of uncertainity U محوطه عدم امنیت
Department of Homeland Security [DHS] U وزارتخانه امنیت کشور
software security U امنیت نرم افزاری
to hunker down U در پی امنیت و آسایش بودن
flight clearance U تعیین امنیت پرواز
exchanged stabilization fund U مقصودتاسیسی است در ان پول خارجی و داخلی یک کاسه میشود و به این وسیله مظنه ارز خارجی ثابت نگهداشته میشود تا تنزل پول داخلی باعث رکود تجارت و عدم اعتماد نشود
displacement U امنیت در آدرس اندیس دار
elevation of security U بالا بردن حاشیه امنیت
internal security U امنیت داخلی عملیات ضد شورشی
stability U امنیت داخلی ثبات سیاسی
security council U شورای امنیت سازمان ملل متحد
minimum clearance U حداقل حاشیه امنیت بالای مانع
margins U فضا یا زمان که به چیزی امکان امنیت میدهد
margin U فضا یا زمان که به چیزی امکان امنیت میدهد
police action U عملیات انتظامی محلی برای حفظ امنیت
security specialist U فردی که مسئول امنیت فیزیکی مرکز کامپیوتر است
crest clearing graph U نمودار تعیین کمترین درجه مربوط به حاشیه امنیت مانع
shared U روش ایجاد امنیت شبکه برای حفافت منابع محلی
share U روش ایجاد امنیت شبکه برای حفافت منابع محلی
trust territory U ناحیه تحت قیمومت شورای امنیت سازمان ملل متحد
British Standards Institute U سازمان انگلیسی که طراحی و امنیت استاندارهای انگلیس را بررسی میکند
protects U که از نوک حفافت یا سیستم امنیت محاسبات داده استفاده میکند
protecting U که از نوک حفافت یا سیستم امنیت محاسبات داده استفاده میکند
protect U که از نوک حفافت یا سیستم امنیت محاسبات داده استفاده میکند
shares U روش ایجاد امنیت شبکه برای حفافت منابع محلی
protecting U یا بیشتر که چند کاره بودن حافظه مجازی امنیت داده را پشتیبانی میکند
protects U یا بیشتر که چند کاره بودن حافظه مجازی امنیت داده را پشتیبانی میکند
protect U یا بیشتر که چند کاره بودن حافظه مجازی امنیت داده را پشتیبانی میکند
DES U استاندارد دولت آمریکا برای سیستم رمز بلاک داده با امنیت بالا. مقایسه با # Public Key #
unlawful assembly U در CL سه نفر یا بیشتر را گویند که به قصد ارتکاب اعمالی که مخل اسایش و امنیت جامعه است گرد هم ایند
security council U یکی از ارکان ششگانه سازمان ملل که 11 عضودارد و وفیفه عمده ان حفظ صلح و امنیت جهانی است
pans U در رهگیری هوایی بمعنی به گوش باشید پیام مهمی درمورد حفظ امنیت یک کشتی یاهواپیما یا شخص دارم
pan- U در رهگیری هوایی بمعنی به گوش باشید پیام مهمی درمورد حفظ امنیت یک کشتی یاهواپیما یا شخص دارم
pan U در رهگیری هوایی بمعنی به گوش باشید پیام مهمی درمورد حفظ امنیت یک کشتی یاهواپیما یا شخص دارم
yalta conference U م تشکیل یک سازمان جهانی برای صلح و امنیت جهان تاکید و بر پارهای تصمیمات دیگر که قبلا" در منشوراتلانتیک به ان اشاره شده بودتاکید شد
junk U اطلاعات یا سخت افزاری که بی استفاده است یا از تاریخ گذشته است یا کار امنیت
inflight reliability U تامین هواپیما در حین پرواز امنیت پرواز
back berm U سکوی پایه خارجی خاکریز سکوی شیببر پایه خارجی خاکریز
overhead clearance U حاشیه امنیت بالای سر فاصله بالای سر
oversea U خارجی
abextra U خارجی
gringo U خارجی
externals U خارجی
gringos U خارجی
outward U خارجی
exogenous U خارجی
exosphere U خارجی
exoteric U خارجی
exotic U خارجی
exterior U خارجی
exteriors U خارجی
outer U خارجی
extraneous U خارجی
outboard U خارجی
foreign U خارجی
extra U خارجی
outsides U خارجی
outside U خارجی
international line U خط خارجی
peripheral U خارجی
alien U خارجی
outsiders U خارجی
outsider U خارجی
extra- U خارجی
extras U خارجی
extern U خارجی
aliens U خارجی
external U خارجی
exteroceptive U محرک خارجی
angle of emergence U زاویه خارجی
extrinsic factor U عامل خارجی
externalities U اثرات خارجی
externalities U پی امدهای خارجی
outside power U جریان خارجی
external transaction U معاملات خارجی
external thread U دنده خارجی
outside view U نمای خارجی
arris U زاویه خارجی
outside view U منظره خارجی
outward opening U دهانه خارجی
externalization U خارجی کردن
outwork U سنگر خارجی
foreign reserves U ذخائر خارجی
foreign trade U بازرگانی خارجی
foreign trade U تجارت خارجی
inflow of foreign funds U ورودسرمایههای خارجی
immission U انتشار خارجی
actine U قسمت خارجی
acrotic U بیرونی خارجی
foreign policy U سیاست خارجی
foreign loan U وام خارجی
foreign law U حقوق خارجی
load curve U خم بار خارجی
foreign aid U کمک خارجی
foreign bill U برات خارجی
foreign currencies U پولهای خارجی
foreign deposit U سپرده خارجی
foreign particle U جسم خارجی
alien enemy U دشمن خارجی
adventitious U خارجی الحاقی
extrinsic U بیرونی خارجی
external armature U ارمیچر خارجی
external force U نیروی خارجی
external interrupt U وقفه خارجی
external label U برچسب خارجی
external load U بار خارجی
negative externalities U زیانهای خارجی
external memory U حافظه خارجی
exosphere U قسمت خارجی جو
external menory U حافظه خارجی
external docuhentation U مستندات خارجی
external delay U تاخیر خارجی
external cost U هزینه خارجی
external benefits U فواید خارجی
external circuit U مدار خارجی
external combustion U احتراق خارجی
exterior varnish U لاک خارجی
exterior varnish U جلای خارجی
exterior ballistics U بالیستیک خارجی
external command U فرمان خارجی
external control U کنترل خارجی
outboard profile U نیمرخ خارجی
outer connection U اتصال خارجی
ectoparasite U انگل خارجی
external store U انباره خارجی
external symbol U علامت خارجی
outer wall U دیوار خارجی
concrete object U عین خارجی
outness U کیفیت خارجی
outside caliper U کولیس خارجی
outside cause U علت خارجی
external storage U حافظه خارجی
external storage U انباره خارجی
external sort U جورکردن خارجی
outer fix U رمپ خارجی
external operation U عملیات خارجی
external pressure U فشار خارجی
external reference U مرجع خارجی
external reference U ارجاع خارجی
outer planets U سیارات خارجی
external reperence U ارجاع خارجی
imbody U صورت خارجی
outside diameter U قطر خارجی
externalized U خارجی کردن
superior planets U سیارههای خارجی
superior conjunction U مقارنه خارجی
spillover effects U اثرات خارجی
spillover costs U هزینههای خارجی
externalize U خارجی کردن
guest U انگل خارجی
guests U انگل خارجی
spillover benefits U منافع خارجی
slough U پوسته خارجی
loads U بار خارجی
load U بار خارجی
externalizing U خارجی کردن
externalising U خارجی کردن
externalises U خارجی کردن
externalised U خارجی کردن
apothesis U منحنی خارجی
apophysis U منحنی خارجی
apophyge U منحنی خارجی
strangest U خارجی غریبه
facade U نمای خارجی
facades U نمای خارجی
fanades U نمای خارجی
externalizes U خارجی کردن
facade نمای خارجی
incarnation U صورت خارجی
incarnations U صورت خارجی
foreign currency U ارز خارجی
foreign exchange U ارز خارجی
Recent search history Forum search
1 Add a recovery email to secure your account
1offshoring
0انباره خارجی
0مقاومت حرارتی
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com